استراتژي بازاريابي چيست؟
استراتژي بازاريابي، (به انگليسي: Marketing strategy) استراتژي است كه تعيين مي‌كند يك سازمان چگونه به اهداف بازاريابي خود مي‌رسد، مثلاً بر كدام بازارها و محصولات متمركز شود و چه مقدار براي فعاليت‌هاي بازاريابي هزينه كند.
بازاريابي را مي‌توان آميزه‌اي از علم و تجربه دانست. با داشتن علم و طريقهٔ اجراي بازاريابي تجربه‌اي به دست مي‌آيد كه منجر به راهي براي به دست آوردن مشتري است. بازارياب‌ها از تكنيك‌هاي گوناگون كيفي و علمي براي به دست آوردن و برآورد كردن استراتژي‌هاي خود استفاده مي‌كنند. هر بازاريابي سعي بر به وجود آوردن و به كارگيري يك برنامهٔ بازاريابي موفق است.
براي شركت در دوره ي آموزشي مديريت MBA كليك كنيد.
استراتژي بازاريابي چيست؟
استراتژي بازاريابي، (به انگليسي: Marketing strategy) استراتژي است كه تعيين مي‌كند يك سازمان چگونه به اهداف بازاريابي خود مي‌رسد، مثلاً بر كدام بازارها و محصولات متمركز شود و چه مقدار براي فعاليت‌هاي بازاريابي هزينه كند.
بازاريابي را مي‌توان آميزه‌اي از علم و تجربه دانست. با داشتن علم و طريقهٔ اجراي بازاريابي تجربه‌اي به دست مي‌آيد كه منجر به راهي براي به دست آوردن مشتري است. بازارياب‌ها از تكنيك‌هاي گوناگون كيفي و علمي براي به دست آوردن و برآورد كردن استراتژي‌هاي خود استفاده مي‌كنند. هر بازاريابي سعي بر به وجود آوردن و به كارگيري يك برنامهٔ بازاريابي موفق است.
براي شركت در دوره ي آموزشي مديريت MBA كليك كنيد.
انواع استراتژي بازاريابي
استراتژي رهبري قيمت:
در اين استراتژي عرضهكنندگان كالا، كالاي خود را با پايينترين قيمت به مصرفكنندگان عرضه مي‌كنند و از اين طريق سهم قابل قبولي از بازار را براي خود ايجاد مي‌كنند. در اين استراتژي با رهبري قيمت، خود بخود هزينه توليد با افزايش توليد و تقاضاي بالا كاهش پيدا مي‌كند، رقباي ضعيف حذف ميشوند، امكان ورود رقباي جديد كاهش پيدا مي‌كند، نفوذ در بازارهاي ديگر افزايش پيدا مي‌كند. با توجه به مزيتهايي كه رهبري قيمت ايجاد مي‌كند، هر كسب و كاري به راحتي نميتواند رهبري قيمت را به عهده بگيرد. اين استراتژي زماني با حداقل ريسك همراه است كه شركت توان مالي خوبي داشته باشد، مجهز به تكنولوژي جديد باشد و قدرت توزيع گستردهاي داشته باشد و بتواند مواد اوليه ارزان تهيه كند.
استراتژي تمركز:
در اين نوع استراتژي تمركز عرضهكنندگان كالا يا توليدكنندگان محصول بر قشر خاصي از مصرفكنندگان قرار مي گيرد و به همين دليل تقاضا افزايش يافته و مي توان فروش قابل قبولي داشت اما مي توان گفت هزينه تبليغات و توزيع كاهش مييابد.
استراتژي متمايزسازي:
در اين استراتژي توليدكنندگان مي كوشند تا كالاي متمايزي را توليد كنند و با رقباي خود به رقابت بپردازند و از طريق بتوانند سود كسب كنند.
استراتژي نفوذ در بازار:
در اين استراتژي سعي بر افزايش سهم در بازارهاي فعلي است و براي اين منظور از روش هايي چون تبليغات گسترده، اعطاي تخفيف و … استفاده مي شود.
استراتژي توسعه بازار:
در استراتژي توسعه بازار تلاش مي شود نظر مشتريان تازه به كالاي فعلي جذب شود و مشتريان جديد تمايل به استفاده از كالاها و محصولات قديمي پيدا نمايند تا علاوه بر مشتريان قديمي ، مشتريان جديد هم به جمع مصرف كنندگان و تقاضاكنندگان كالا و محصول اضافه شوند.
استراتژي توسعه كالا:
اين استراتژي به معني گسترش كالاها و ايجاد كالاهاي جديد براي بازارهايي است كه در حال حاضر وجود دارند.
استراتژي تنوع‌بخشي:
در استراتژي تنوع‌بخشي تلاش مي شود تا كالاهاي جديد در بازار نوپا معرفي شوند البته براي ورود به اين بازارها استراتژي تنوع‌بخشي با ريسك زيادي به همراه خواهد داشت. استراتژي‌هاي بازاريابي ذكر شده يعني نفوذ در بازار، توسعه بازار، توسعه كالا و تنوع‌بخشي ميتواند با يك سري تاكتيكهاي بازاريابي كه از آنها به عنوان آميختههاي بازاريابي نيز ياد ميشود، تحقق پيدا كند. اين آميختهها در سادهترين حالت شامل 4p يعني قيمت، محصول، مكان و پيشبرد فروش هستند كه هر كدام شامل اجزايي بوده و تاكتيكهاي مناسبي براي اجرا و پيادهسازي استراتژي بازاريابي شركت هستند.